دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن
دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن

دندان لق را باید کشید:))

البته که دندون من نه فقط لق نبود بلکه خیلی محکم، سنگر (همون لثه) رو  چسبیده بود!

از اول هفته دوباره پی‌گیر وضعیت دندون شدم. به پیشنهاد دندون‌پزشک خانوادگی، چهار پنج تا متخصص کار درست هم دیدن و در نهایت قرار شد برم سراغ همون دکتری که جراحی ریشه انجام داده بود.‌ این‌بار دیگه تعلل نکردم و سریع نوبت گرفتم و رفتم. 

دوتا سوتی هم دادم که یکیش از شدت مسخرگی قابل گفتن نیست اما اون یکی؛ همین‌جوری که تو سالن انتظار نشسته بودم رفت و آمدهای اتاق دکترها رو نگاه می‌کردم. یک آقایی زیاد رفت و آمد می‌کرد و چندبار باهاش چشم تو چشم شدم و با پررویی هم نگاهش می‌کردم. یکی از دستیارا صدام کرد و روی یونیت دراز کشیدم که همون آقا اومد بالای سرم و خب دکتر مورد نظر بود. احوال‌پرسی که کرد مثل خنگا گفتم عهههه سلاام!!! 

سال ۹۹ که رفته بودم بخاطر کرونا همه ماسک داشتن و قیافه‌ها قابل تشخیص نبود اما من که ادعای باهوش بودن دارم باید حداقل حدس می‌زدم تنها مردی که با لباس فرم داره تردد می‌کنه ممکنه خود دکتر باشه. خوشبختانه بسیااااار دکتر مودب و باشخصیتی هست وگرنه حقم بود محلم نذاره مثل اون دکتر گوارش معروف و از خودراضی...

هیچی دیگه‌ پرونده رو مرور کرد و منم شرح حال دادم و گفت باید بکشی و ایمپلنت کنی. گفتم خودتون می‌کشید گفت آره ولی امروز نه. گفتم پس نوبت بگیرم که نمی‌دونم چی شد گفت بشین اگه شد همین امروز انجام بدم برات و اینجا بود که استرسم شروع شد. به خونه خبر دادم و منتظر شدم. بنده خداها هم نگران شده بودن و اصرار که بیان پیشم ولی نخواستم. 

خلاصه با کلی ذکر و دعا رفتم رو یونیت. آخرین بار همون سال ۹۹ دندون عقل کشیده بودم که بر خلاف تصورم خیلی راحت بود جوری که مهمونی‌هامم رفتم:) دکتر هم قبل از شروع به آرامش دعوتم کرد ولی متأسفانه یکی از دوتا ریشه موند تو لثه و قصد خروج نداشت. خلاصه تا ریشه دربیاد جون منم دراومد و در نهایت با چندتا بخیه و دهنِ کج و پد یخی که رو صورتم بود اومدم خونه. سریع مسکن خوردم اما شب یک ذره هم نتونستم بخوابم از شدت درد.

بهر روی بعد از کلی درگیری با این دندون بالاخره جاش خالی شد و باید برم سراغ مرحله بعدی که همانا ایمپلنت هست و ماجراهاش. فقط خدا کنه مجبور نباشم سه ماه صبر کنم.

از همه این حرف‌ها که بگذریم از ته دل امیدوارم هرکس خوش‌اخلاقه و آرامش میده به دیگران بهترین‌ها نصیبش بشه. مثل این آقای دکتر و تمام پرسنلش که فوق‌العاده بامحبت و خوش‌رو بودن. 

نظرات 3 + ارسال نظر
لیمو دوشنبه 18 دی 1402 ساعت 10:28 https://lemonn.blogsky.com

من تا حالا ایمپلنت نکردم اما جراحی و بخیه چرا. دیگه از هر چی دندونه بدم میاد.

من یک‌بار ایمپلنت کردم هیچ مشکلی نداشتم باهاش به جز فواصل زمانی مثلا سه ماه بعد از کشیدن تازه پیچ میذاره و ... ولی با درد این دندون وحشت افتاده به جونم والا

لیلی شنبه 16 دی 1402 ساعت 15:48 http://Leiligermany.blogsky.com

امیدوارم ایمپلنت به خوبی انجام بشه

خیلی ممنونم فعلا دردِ کشیدن هنوز هست

گیل‌پیشی سه‌شنبه 12 دی 1402 ساعت 19:16

سلام پریسا جونم. پروسه سختی داشته
ایشالا هیچ وقت دچار رنج و درد نشی.

سلام به روی ماهت قشنگ
ممنون از محبتت عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.