دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن
دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن

یک عدد مازوخیست :(

از صبح کلی کار داشتیم بیرون از خونه و تو این ترافیک و بلبشوی آخر اسفند، پوستم کنده شد واقعا.

یک ساعت پیش رفتم سراغ هارد که یک فایلی رو برای خواهرم بفرستم بعدش رفتم تو اون فولدر شخصی و یادداشت‌های قدیمی دریافتی. شانسی یکیشون رو باز کردم و از همون خط اول بغض پیچید توی گلوم و بلافاصله به شکل اشک‌های گوله گوله از چشمام ریخت پایین. تنها کاری که کردم در اتاق رو بستم تا حداقل دیده نشم. 

چرا گریه کردم؟ چون فکر می‌کردم احمق بودم ولی با خوندن اون متن فهمیدم نه فقط حق داشتم بلکه اون موقع خیلی هم محکم بودم. این‌که یک نفر با اون حجم از احساس و خیلی دقیق و مو به مو توصیفت کنه و به قول معروف دورت بگرده، فقط باید سنگ باشی که تسلیم نشی...

حالا اون هیچی، بعدش رفتم تو آرشیو ایمیل قدیمی یاهوم. پر بود از ایمیل‌های دنی و بعد از خاطره‌ای که دیروز یادم اومد، چندتا از ایمیل‌ها رو خوندم. هم دلم براش تنگ شد و هم فهمیدم هر چقدر این سال‌ها مازوخیست شدم، اون سال‌ها سادیست بودم و چه پوستی از این طفلک کندم‌. کاش روم می‌شد یکی دوتا از ایمیل‌ها رو این‌جا می‌گذاشتم:)

نظرات 5 + ارسال نظر
لیمو سه‌شنبه 14 فروردین 1403 ساعت 11:24 https://lemonn.blogsky.com

من هم. بعدها که صحبت کردیم جفتمون اتفاق نظر داشتیم که اونموقع بچه بودیم. البته نکته ی بدش برای پوست کننده اینجاست که بعنوان تاوان تا مدتها نمیتونه با کسی کنار بیاد چون عادت به پوست کندن داره. تا اینکه یکی میاد و طعم کنده شدن پوست رو میچشیم و یه جورهایی بالانس میشیم. :))

دقیقا حق مطلب رو ادا کردی عزیزم

لیمو دوشنبه 6 فروردین 1403 ساعت 12:04 https://lemonn.blogsky.com

چرا همیشه اینطوریه؟ منم چند روز پیش یادم اومد از به قول شما پوست کندنام... خودم خجالت کشیدم.

والا در مورد من یکی به خاطر بی‌تجربگی بود و بعد هم کم سن بودن طرف مقابل بهم جسارت پوست کندن داده بود البته در مورد نویسنده متن‌ها اوضاع چرخید به نوعی

تراویس بیکل جمعه 3 فروردین 1403 ساعت 19:48 https://travisbickle2.blogsky.com/

از اون دخترا بودی که پسرها رو خون به جگر میکردی

نه والا

فاضله دوشنبه 28 اسفند 1402 ساعت 21:23 http://1000-va2harf.blogsky.com

کجاست ؟

همین‌جا

گیل‌پیشی دوشنبه 28 اسفند 1402 ساعت 21:12 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام پریسای مهربونم. ۱۴۰۲ هم تموم شد.
امان از خاطرات. چه خاطراتی که تو این قلب‌هامون نیست.
پریسا جون، کاش واقعا هم‌شهری بودیم.

سلام دوست جانم
من همیشه میگم خوبه حداقل خاطره‌های خوب دارم
اراده کن همشهری بشیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.