دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن
دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن

بی آبی

بعد از ناهار یک خواب اساسی کردم. خدا رو شکر گودزیلای طبقه پایین یکی دو روزی پیداش نبود و آرامش برقرار بود. لعنتی از بیش‌فعالی هم رد کرده به قول همشهری‌های قدیمی تُوُلِ داغه! (منظور همون تاول هست). یعنی منی که عاشق بچه هستم و یک زمانی بچه‌های مردم رو از بغلشون می‌قاپیدم حالا دلم میخواد این بچه رو تا میخوره کتک بزنم بس که شَرّ و وحشیه. پدر و مادرشم با اینکه دوتا بچه بزرگتر هم دارند چنان بهش رو میدن که انسان حیران میشه.

خلاصه از خواب بیدار شدم دیدم بقیه همچنان خوابیدن رفتم دبلیو سی که متوجه شدم آب قطع شده. البته کم فشار بود و بعد به کلی قطع شد. با شلوغ کاری بقیه رو بیدار کردم. هیچکدوم از آقایان ساختمون هم نبودن. 

هیچ ذخیره‌ای نداشتیم بنابراین جمع و جور کردیم و اومدیم این یکی خونه. از اونجا که سالهاست اینجا رو غارت کردم میزبان محسوب میشم حتی برای مالک اصلی. و باز از اونجا که مدت زیادی برای موندن نیامدم هیچی تو یخچال نداشتم‌. هم‌قطارها رو گذاشتم تو خونه و رفتم خرید‌. متاسفانه اینجا میوه فروشی و قنادی هنوز تو اسنپ نیستن بنابراین حضوری رفتم. از اون روزی که بچه‌ها مهمونم شدن هم یک قنادی عالی پیدا کردم که شیرینی‌هاش خیلی خوب هستن. اون سری که بقایاش رو بردم خونه همه دوست داشتن. خلاصه میوه و شیرینی و نان سنگک خریدم از اسنپ مارکت هم بقیه مایحتاج رو سفارش دادم و شدم یک میزبان تمام عیار.

 نگران این بودیم که پمپ آب خونه سوخته باشه ولی قبل از شام اف یک زنگ زد گفت مستاجرش سر زده و کلید پمپ رو زده و خوشبختانه مشکل رفع شده. حالا باید یک نفر بیاد ببینیم چرا اینجوری شده چون سابقه نداشته تو این چند سال. 

البته چون اخبار زیادی مبنی بر قطعی آب شهر منتشر شده بود اول فکر کردیم قطعی سراسری باشه شاید هم بوده و ما بخاطر مخزن خبردار نشدیم. 

بهر روی تجربه عجیبی بود. اینکه دست و پامون تو هم رفت و هول هولکی خونه رو ترک کردیم. حالا ما اینجارو داشتیم بیچاره دختر تنهای طبقه بالا که اینجا غریبه خیلی مستأصل شده بود. اف یک دعوتش کرده بود خونشون ولی طبیعتا قبول نکرده‌.

این‌بار ظاهرا به خیر گذشت ولی بحران آب کاملا جدی هست‌. یک جاهایی تو همین کشور آب سهمیه‌ای دارن و شاید اون‌ها بیشتر از ما قدر میدونن!

- این پست رو تو اینستاگرام دیدم خیلی خوشم اومد گفتم بگذارمش برای یادآوری به خودم.

نظرات 4 + ارسال نظر
لیمو شنبه 17 تیر 1402 ساعت 12:39 https://lemonn.blogsky.com/

جدیدا یه موجی اومده که هر بلایی الان داره سرمون میاد از بچگیمونه پس به بچه ها هیچی نگیم هرکاری میخوان بکنن چون بچه ان. تصورشون اینه تنبیه یا ادب کردن بچه صدمه زدن به روحیشه ولی بنظرم اینکه هیچکی دوستش نداشته باشه بدتره.
+ وای بی آبی افتضاحه خصوصا توی این گرما که آدم بدون دوش گرفتن نمیتونه زندگی کنه.
++ من همیشه فررمون گابریل رو دارم، وقتی هم ندارم به جاش عذاب وجدانش رو دارم.

آره واقعا ولی ما خیلی کلافه‌ایم از دست این بچه خدا کنه زودتر بزرگ شه حداقل
+ خیلی بده من حتی استخر که میرم عذاب وجدان دارم قلبم فشرده میشه بابت زاهدان
++ خیلی باید قدر عزیزانمون رو بدونیم بخصوص خانواده

Khatoon جمعه 16 تیر 1402 ساعت 11:29 https://memories-engineer.blogsky.com/

سلام
چقدر خوشحالم که دوباره برگشتی
امیدوارم خوب و خوش باشی
دیدی من جازدم ؟ یوگا رو میگم
البته عمدی نبود
اول گرفتار دندونام شدم فعلا هم که درگیر جراحی همسرم هستم
نمیدونم دوباره کی شروع کنم

سلام خانم مهندس عزیزم. فدای لطف شما.
راستش منم نتونستم ادامه بدم به چند دلیل. انگار یک بدهی مختصری به اون سایت داشتیم که تسویه کردیم
ایشالا از پاییز که استخر کمتر میرم حضوری ثبت نام میکنم
امیدوارم عمل همسرتون به خیر و خوشی انجام بشه و خدا بهتون سلامتی و آرامش بده. باور کنید این چند روز مدام براتون دعا میکنم

گیل‌پیشی جمعه 16 تیر 1402 ساعت 00:16 http://Www.temmuz.blogsky.com

خدا هیچ سرزمینی رو کم‌آب نکنه. خیلی سخته.
چه میزبان مهربونی

آمین
مهربون که تویی عزیزم

آقای رعد پنج‌شنبه 15 تیر 1402 ساعت 23:02 https://iammrthunder.blogsky.com/

سلام
خوبین خانم
اگر دوست ندارین این پیام رو منتشر نکنین
با اسم جدید مینویسین
امیدوارم سلامت باشین

سلام. ممنون از شما
اسم واقعی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.