الآن که بیدار شدم با خودم گفتم چه خوب بود اگر میشد یک قسمتهایی از حافظه رو پاک کرد. کدوم قسمتها؟ همونایی که مربوط میشن به اشتباهات آگاهانه. اشتباهاتی که آثار و نتایجش تا مدتها ادامه داره و در کمال ناباوری تکرار هم میشه.
میدونم که این حذف، شدنی نیست اما گاهی یک چیزایی پیش میاد که انگیزه برای فراموش کردن اون قسمتها تقویت میشه.
دیروز برای من این اتفاق افتاد. صحنههای چندشآوری دیدم که از همون موقع عزمم جزم شد. اقدامات اولیه هم صورت گرفت و خوشحالم از امروز که خوشبختانه شنبه هم هست برگ سفیدی پیش روی خودم گذاشتم. از امروز پرم از انگیزه برای فراموشی خاطرات مربوط به یک اشتباه کش آمده. با تمام تلخیش خیلی خوشحالم که اتفاق افتاد.
برای خودم آرزوی موفقیت روزافزون در این مسیر دارم.