دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن
دختر پاییز

دختر پاییز

هیچ‌حالی را بقایی نیست بی‌صبری مکن

کم کم همه خاطره میشن

دارم فکر می‌کنم یکم ترسناکه توی یک سنی خاطره شدن آدما سرعت می‌گیره. این ترس برای من با رفتن افشین یداللهی شروع شد. چقدر ترانه‌هاش، شخصیتش و حتی صداش رو دوست داشتم. بعد از اون با فاصله‌ای حدود یک ماه رفیق نازنینم رو از دست دادم و بعد هم...

سخته وقتی لحظه‌های قشنگت رو مرور میکنی میبینی خاطره‌سازها خودشون خاطره شدن و نیستن. 

امروز خبر درگذشت حسین زمان منتشر شد و تو این چند وقتی که این وبلاگ رو شروع کردم، شد سومین هنرمندی که نوشتم تازه در مورد حسام محمودی هم حرف نزدم چون با اسم نمیشناختمش و خاطره‌ای ازش نداشتم هرچند وقتی عکسشو دیدم و فهمیدم کی بود غصه خوردم..‌.

اوایل دهه هشتاد معاون اداره ارشاد برامون چندتا بلیط وی آی پی کنسرت فرستاده بود، کنسرت حسین زمان! نمیشناختیمش ولی پیرو ضرب‌المثل مفت باشه کوفت باشه یا شکل مثبتش که میگه هرچه از دوست رسد نیکوست، رفتیم کنسرت. یک سالن توی ابیوردی بود درست یادم نیست ولی جمع و جور بود. جمع خوبی بودیم و بهمون خوش گذشت. 

اون روزا چندتا خواننده نوظهور داشتیم که به قدیمی‌ها تشبیه میشدن. مثلا قاسم افشار یادآور ابی بود و من چون به شدت روی ابی تعصب داشتم ازش بدم میومد! این مرحوم هم شبیه ستار میخوند و من فکر می‌کردم ظاهرش برای خوانندگی مناسب نیست و باید رییس حراست باشه احیانا. خب پیگیرش نبودم تا چند سال پیش که دوباره ظهور کرد و این‌بار خوب توی ذهنم موند. روحش شاد.

باید قدر همدیگرو بیشتر بدونیم. واقعا نباید سخت گرفت چون اگر زمان از دست بره حسرتی میمونه که نمیشه جبرانش کرد. باید سرعت گذر عمر و زمان رو جدی بگیریم.


نظرات 4 + ارسال نظر
آقای رعد سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1402 ساعت 15:01 https://iammrthunder.blogsky.com/

از بین بزرگانی که نام بردید، فقط افشین یداللهی رو می شناختم

گیل‌پیشی یکشنبه 24 اردیبهشت 1402 ساعت 19:54 https://temmuz.blogsky.com/

سلام سپیدار عزیز. خوبید؟

سلام به روی ماهت مهربون. خوبم

khatoon جمعه 22 اردیبهشت 1402 ساعت 09:53 https://memories-engineer.blogsky.co

خدایش رحمت کنه
ایشون رو نمی شناسم ولی اینجور که از زندگی نامه اش فهمیدم مهندس الکترونیک ، استاد دانشگاه ، رزمنده و از همه مهمتر یه پدر بوده

بله، از"آدم حسابی" های مملکت بودن ایشون

گیل‌پیشی جمعه 22 اردیبهشت 1402 ساعت 00:03 https://temmuz.blogsky.com/

خدایشان بیامرزد.
من این حس تلخ رو با از دست دادن نزدیکان تجربه کردم. با فوت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، دایی‌ها و خاله. حس می‌کنم مثل مردان آنجلس در عصری زندگی می‌کنم که خویشاوندی ندارم و غریبم. دنیا دیگه به زیبایی گذشته نیست

خدا تمام رفتگان رو رحمت کنه و ما را عاقبت بخیر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.