دختر پاییز

دختر پاییز

جز فکر تو در سرم همه عین خطاست
دختر پاییز

دختر پاییز

جز فکر تو در سرم همه عین خطاست

شب ز نور ماه، روی خویش را بیند سپید

داشتم میز شام رو آماده می‌کردم که چشمم به ماه افتاد و محو زیباییش شدم. عجیب قشنگه امشب. خوبه که این‌جا میز کنار پنجره هست و این نمای دل‌انگیز.

دلم خواست شاعر بودم و مثلا یک غزل در مورد ماه می‌سرودم. همین‌قدر جوگیر و هیجان‌زده شدم. شاعر که نیستم اما صدای فرهاد توی گوشم پیچید که می‌خوند؛ یه شب مهتاب ماه میاد تو خواب ...

مصرع عنوان رو هم صبح یکی از رفقا پست کرده بود.

- هفته پیش به خیال خودم گلدون‌های پتوس رو هرس کردم  دیروز که اومدم دیدم یکیشون به کلی از حال رفته نمی‌دونم چرا؟! 

بعد نوشت: یاد یک خاطره خنده‌دار افتادم. وقتی ۲۱ سالم بود با یکی از خواستگارهای پررویی که داشتم رفتیم بیرون برای شام البته همراه داشتیم! یادمه اون شب هم ماه کامل بود و اون موقع هم به نظرم قشنگ اومده بود. بی‌هوا گفتم ماه چه بامزه هست شبیه زرده تخم مرغ شده کمی بعدش خواستم بامزه‌گی کنم گفتم منم مثل ماه هستم پسر بی‌شعور برگشت گفت منظورت اینه تو هم شبیه زرده تخم‌مرغ هستی؟! 

حالا امشب بعد از ۲۷ سال یادم اومد و دارم فکر می‌کنم چرا باهاش دعوا نکردم؟! هرچند چیز تازه‌ای نیست و من تقریبا همیشه Delay دارم

نظرات 2 + ارسال نظر
فاضله یکشنبه 3 تیر 1403 ساعت 10:46 http://1000-va2harf.blogsky.com

خیلی بامزه بود

لطف داری عزیزم

گیل‌پیشی شنبه 2 تیر 1403 ساعت 21:32 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام پریسا جان. شب مهتابیت بخیر و شادی.
شاید آب و نورش کمه و مربوط به هرس نیست

سلاااام عزیزم. شب تو هم به‌خیر و شادی
آخه چند ساله شرایطشون همینه بقیه هم سالم هستن فقط این بی‌حال شده. قهر کرده انگار

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.